داستان تبلیغات موشن گرافیک
داستان تبلیغات موشن گرافیک را باید از آنجا آغاز کرد که بشر تلاش کرد مفاهیم مورد نظر خود را برای انتقال به دیگران بر روی دیوار غارها که محل زندگی او بود ترسیم کند و البته این روش بسیار هم خوب پاسخ داد. به تدریج بشر با بهره گیری از تجربه نخست خود سعی کرد تا خواسته های خود از کائنات را نیز بر روی دیوارها ترسیم کند. یعنی اگر مطالبه او شکار بیشتر و یا کشت بیشتر بود تعداد شکارها را و یا میزان کشت خود را بیشتر ترسیم می کرد و امید داشت که با این پیام به کائنات و خلقت مطالبه خودرا انتقال دهد. گردش روزگار و ادوار سبب گردید تا بشر متناسب با اقلیم و مکان زندگی خویش زبانی جدید را بیابد و خطی جدید اما در این میان هر چه زبان بشر رشد کرد و با زندگی ماشینی او آمیختگی بیشتری یافت ، به امری عادی نزد او تبدیل گردید و این آفت سبب شد که گر چه به سادگی مفاهیم میان انسان یک جا نشین انتقال می یافت ولی کمتر مخاطب خود را تحت تاثیر قرار می داد. این اسیب زمانی بیشتر شدت یافت که بشر تصمیم به مهاجرت گرفت و اسکان او در سرزمین های جدید زیان های گوناگونی را شکل داد .بشر اکنون با اشراف بر این واقعیت که در نقاط دیگر نیر همنوعان او در حال حیات هستند و محصولات او می تواند مشکلات آنان را مرتفع سازد وبالعکس سعی در داد و ستد نمود.
در آغاز این راه جدید مشکلاتی نظیر حمل و نقل با گذر زمان مرتفع شد و بشر با اختراعات مختلف به بهترین شکل ممکن و در کوتاه ترین زمان ممکن محصول خود و سایر همنوعانش را جابجا نمود.گسترس زندگی ماشینی و ترویج فرهنگ مصرفی شیوه زندگی انسان ها را تغییر داد . حالا به جای اینکه انسان به دنبال عرضه کننده نیازهای خود برود ، عرضه کنندگان به نزد او می آمدند و او به تدریج با انبوهی از عرضه کنندگان روبه رو بود و اینجا جایی بود که رقابت میان عرضه کنندگان برای اینکه سهم بیشتری از این بازار را عاید خود سازند شدت گرفت و تبلیغات پا به عرصه وجود نهاد .تبلیغات نوشتاری ابتدای کار را راحت دید در حالی که با گذشت زمان مردم با شنیدن ما بهترین هستیم و یا محصول ما از همه رقبا برتر است دچار حس ناخوشایندی می شدند و کم کم این نوع از تبلیغات خاصیت و کاریی خود را از دست داد. از طرفی مشکل زبان هم مانعی برای درک ملل دیگر بود و اینجا تبلیغات به سمت تبلیغات گرافیکی سوق پیدا کرد. گرافیک زبانی مشترک بود برای انتقال مفاهیم مشترک و حتی غیرمشترک .غرب با بهره گیری از همین روش صنعت مد را در دنیا گسترش داد و حتی مفاهیم و نگرش ملل شرقی را دستخوش تغییارت بنیادین نمود.
اکنون قرن ۲۱ است و ما همگام با سایر ملل با زبانی مشترک مواجهیم به نام زبان بصری و در جهان شلوغ امروز ملت ها برای اینکه سهم بیشتری در تامین نیازهای ملت ها را داشته باشند و به بازارهای بهتری دست یابند نیازمند توضیح پیرامون محصولات خود هستند و از همین روی انواع تبلیغات گرافیکی ، ویدیوی ،رسانه ای و چند رسانه ای پای بدین عرصه نهاده اند. ظهور اینترنت و فراگیری آن نزد مردم و همچنین شکل گیری پیام رسان ها و فراگیری میان مردم سبب شده کاربران این مدیاها با انبوهی از مطالب و بمباران عظیم اطلاعاتی مواجه گردند و در این بین فرصت توجه به همه این مطالب برای انسان مقدور نمی باشد. پس او در میان این حجم از مطالب به سمت مطالب جذاب تر میرود و یا بهتر است بگوییم مطالب جذابتر به سمت او رفته و او را تحت تاثیر قرار میدهند. تحقیقات جدید نشان می دهند که در میان حواس انسان حس بیتایی به تنهایی ۷۵% از تاثیر پذیری را به خود اختصاص داده و همه حواس دیگر ۲۵% را. البته بهره گیری از حواس دیگر هم به توفبق در انتقال مفاهیم کمک به سزایی می نماید اما در این بین بدیهی است که مخاطب اولویت نخست خود را بر تصاویر جذاب قرار می دهد .
داستان ما ریشه در ضمیر کودکی انسان دارد. کارتون ها و انیمیشن هایی که بیشترین لحظات کودکی انسان ها را به خود اختصاص داده و بیشترین مفاهیم را به او انتفال داده است. ابتدایی ترین مفاهیم اجتماعی را به او آموزش داده و بهترین لحظات را برای او رقم زده است. در جهان پرسرعت امروز همه ما نیازمند آرامش و دوری از سرگیجه های زندگی ماشینی هستیم و در عین حال نیازمند عرضه محصول و یا خدمات خود به سایر همنوغان خود هستیم. شیوع کرونا بیش از هر زمان دیگر ارتیاطات مجازی ما انسان ها را گسترش داد و مسیری که به کندی طی میشد را شتابی عظیم بخشید و اکنون خواسته یا نا خواسته با انبوهی از رقبا در حرفه ی خویش مواجهیم و برای اینکه در این رقابت سهمی از بازار را به خود اختصاص دهیم می بایست نگاهی جدید به تبلیغات خود داشته باشیم . ما در تاپ تیزر به شما تبلبغات موشن گرافیک را پیشنهاد میدهیم که هم مقرون به صرفه است و هم سریع و هم تاثیر بی نظیری دارد.
ثبت ديدگاه